به گزارش ورزش برخط؛ کیهان ورزشی- به قلم «حمید ترابپور» نوشت؛ سرپرست فدراسیون فوتبال، همان چهرهای که روزگاری در کنار «مهدی تاج» دیده میشد و سپس رفیق شفیق عزیزی خادم شد و دست آخر نیز خودش روی صندلی آن دو نفر نشست، در مصاحبهای اعلام کرده که فدراسیون از لحاظ مالی شرایط خوبی ندارد.
اینجا دو نکته وجود دارد که بی ارتباط با ادعای اخیر «میرشاد ماجدی» نیست. نکته اول اینکه؛ مگر این همان فدراسیون فوتبالی نیست که تا چند ماه قبل برای خوشایند عدهای آویزان، مبالغی هنگفت را در قالب پاداش، حق ماموریت و پول توجیبی به پای آنان میریخت؟ چرا از آن دوران بریز و بپاش به این روزهای نداری رسیدهاند؟ نکته دوم اینکه؛ وقتی اینجا پولی نیست و آقایان آهی در بساط ندارند، چرا این پستها را رها نمیکنند تا به اهلش برسد؟
اما صحبتهای سرپرست فدراسیون فوتبال را از زاویهای دیگر نیز میتوان مورد بررسی قرار داد. عجز و لابه امروز فدراسیون نشینان از نداریها، برای به دست آوردن دل آنهایی است که میخواهند به بهانه تدارک تیم ملی قبل از جام جهانی، بودجهای قابل توجه را در اختیار این افراد قرار دهند و از آنجایی که در این فوتبال حسابرسی و شفافیت معنایی ندارد و سرنوشت پولهایی که میآید و میرود هرگز مشخص نخواهد شد، در نهایت، این داد و فغانها از بیپول بودن فدراسیون، به ریخت و پاش دیگری منتهی میشود. آخرالامر سر فوتبال مظلومی کلاه میرود که به نام آن، بودجه تخصیص داده میشود تا کام غریبهها و اشتباهی آمدهها شیرین گردد.
همین فدراسیون که هر روز یک خبر از جنگهای زیرپوستی اعضایش برای بقا به گوش میرسد، حالا همه کار و بار خود را زمین گذاشته و به دنبال برپایی تور تفریحی به کانادا است؛ توری که عنوان پرطمطراق جام جهانی و حضور پرقدرت در آن آوردگاه را یدک میکشد و اینگونه به جامعه القا شده که ما فقط به دنبال ساختن تیمی آماده هستیم تا از آبرو و عزت فوتبالمان دفاع کنیم، که اگر واقعا اینگونه بود، لیست پرتعداد برای دریافت ویزای کانادا رویت نمیشد! از این دست نالهها که میرشاد ماجدی و رفقایش سر دادهاند، زیاد شنیدهایم و به این موضوع ایمان داریم که تیم ملی و تدارک آن در انتهای فهرست برنامههای فدراسیون نشینان جای دارد و قرار اصلی بین این افراد برای کاری دیگر و در راستای هدفی متفاوت گذاشته شده است. وقتی از زبان بسیاری از چهرههای خاک خورده و متخصصین واقعی این فوتبال میشنویم که نمیدانند فوتبال ایران دست چه کسانی افتاده است، بیش از پیش یقین پیدا میکنیم که اینان برای خدمت به فوتبال نیامدهاند.
نگاهی به اسامی و سوابق اعضای هیات رئیسه فدراسیون فوتبال بیندازید. اینها کجای فوتبال این مملکت بودهاند؟ آیا عصاره چند دهه تجربه و تلاش و افتخارآفرینی و دانش اندوزی جامعه فوتبال اینها هستند؟ کدام شان تا امروز دو کلام حرف حسابی که در راستای منافع فوتبال و اهداف متعالی آن باشد بر زبان آوردهاند؟ رئیس همه اینها که خیلی هم خوب حرف میزد و مصداق «عالم بی عمل» بود دست آخر با آن فهرست عجیب از تخلفات فوتبالی و فرا فوتبالی با مهر مردودی بر پیشانی، جلای فدراسیون کرد و رفت، حالا از اینها که حداقل به خوبی رئیسشان هم صحبت نمیکنند چه انتظاری میرود؟
وقتی میگوییم و تاکید میکنیم حال فوتبالمان خوب نیست و صعود به جام جهانی هم نمیتواند این بدحالی را درمان کند، علتش نوع نگاه مسئولان امروز این رشته است؛ نگاهی که نه ریشه در تخصص دارد و نه دلسوزی.
همه هم و غم اینها، مجمعی است که ماه آینده برگزار میشود؛ مجمعی که درباره آن و اعضایش نیز در آینده خواهیم نوشت. مجمعی که حدود یک سال قبل برای «خوبان عالم» هورا کشید و حالا قرار است حکم به عزل همان خوبان بدهد. مجمعی که اساس آن زیر سوال است و اعضایش - به جز چند مربی و ورزشکار که نمایندگان جامعه ورزش هستند – طی ماههای اخیر پشت گرد و خاکی که هیات رئیسه به پا کرده پنهان شدهاند و کسی هم نیست از آنها بپرسد: شما که یکبار در اسفند ماه ۹۹با رای دادن به عزیزی خادم، فوتبال ایران را به خاک سیاه نشاندید، با چه رویی میخواهید بار دیگر نقش آفرین اصلی حوادث خرداد ماه ۱۴۰۱ شوید؟ درباره این مجمع و تعدادی از افراد کنگر خورده و لنگر انداخته آن که حتی توانایی انجام کمترین کارهای مثبت در سطح استان خودشان را هم ندارند خواهیم نوشت.